تنها تو بدان مهربان خدای من ...

ساخت وبلاگ
بهاری دیگر گذشت و من اکنون به باوری رسیده ام که گویی تا قبل از این در خود نیافتم...

و آن اینکه تا طرز فکرت تغییر نیابد، زیبایی زندگی, را لمس نخواهی کرد...

زیبایی و زشتی زندگی, در نگاه من است

خوشبختی و بدبختی در دستان, من است

و اکنون این منم که باید برگزینم

که میخواهم بسوزم یا بسازم؟؟؟

و البته که ساختن انتخاب من است

تا به امروز هرچه بوده فراموش

خوشبختی فردا سهم من است...

تنها تو بدان مهربان خدای من ......
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 7:07

دیروز 31 شهریور 1396 جمعه است و من سرخوش از اینکه میتوانم با خیالی آسوده در خانه باشم ...روز تولد برای من همیشه زیبا بوده و آنچه آن را زیباتر می کند تبریک عزیزانی است که روز میلادت را از یاد نبرده اند ... و این یعنی تو خوشبختی 25 سال از بودنم گذشت ... 25 سال هر روز خواه یا ناخواه بیدار شده ام ... 25 سال هر شب فهمیده یا نفهمیده خوابیده ام ... شاید هم شب هایی اصلا نخوابیدم ... شاید از سر ذوق ... شای تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 20 مهر 1396 ساعت: 14:50

امروز پنج شنبه 9 شهریور 1396...روز عرفهمهربانا سلام گرچه پر از ناگفته هایم لیک زبانم نمیچرخد ب کلام...ذهنم یاری ام نمی دهد...آخر چه بنویسم...از که بنویسم از خودم؟؟؟از من؟؟؟از این من بی من؟؟؟از این وجود بی وجود؟؟؟ نمی شناسم...اینی ک شدم را نمی شناسم... نه من نیستم...اینی ک هست من نیستم من این نبودم...بودم؟؟؟؟؟ من با تو عجین بودم نبودم؟؟؟؟؟ پس کجااااایی؟؟؟چرا نمی یابم تو را؟؟؟؟؟از قلبم رفتی؟؟؟ تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : خانه,باشد,دیگر,هیییییچ, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 174 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1396 ساعت: 21:10

شب از نیمه گذشته...و من خواب بر چشمانم نیامده...ب خود می اندیشم...که چه خسته ام از خودم...از گناهانم...از بدعهدی هایم...از فرداهای خیالی ام...از تغییری ک نکردم...از قولی ک شکستم...بارها و بارها یک بار برای همییییشه باید برای این ناکامی ها گریست...دلی سیییر...زار زار  بعد آن خود را بخشید...بخاطر تمام گناهان و بدی ها...بخاطر تمام شکست ها و بعد به فراموشی سپرد...هر چه تلخی تا به امروز را قلبت را پاک کن...روحت را جلا بده دوباره طلوع کن خوب شو خوب بمان برای همیشه + نوشته شده در  شنبه ۱۳۹۶/۰۵/۲۸ساعت 2:49  توسط vida  |  تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : توان,دوباره,طلوع, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 176 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 8:05

تا به امروز هرچه بوده فراااموش ... آرام گیر روح و جان خسته ام ... کوله بارت را بر زمین بگذار ... سنگینی ناکامی ها و گناهان را از دوشت بردار ... نترس ... خدا با توست ... آغازی : نماز و دیگر هیچ ... پایانی : امشب می خواهم قولی دهم به خدایم ... که دیگر ترک گویم گناهی را که سال هاست اسیرم کرده ... ندانسته و ناخواسته ... شکستم و اشک ها ریختم از درد وجدان ... آخ که چه بد است بخواهی و نتوانی انگار ... درد دارد نا امید شدن از خود ... درد دارد احساس بیچارگی کردن ... درد دارد شرمنده شدن پیش خدا ... خدایا مرا ببخش بابت این سال ها ... مرا بسیاااااار ببخش ... + نوشته شده در  پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۲/۰۵ساعت 0:5  تو تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : قدم,اول,آغازی,پایانی, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 164 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 2:54

سلام مهربانا اینجایم که بگویم شنیدمت ... که بگویم شرمنده ام ... شرمنده مهر تو  که باز رهایم نکردی ... منی که رهایت کرده بودم  تو تنها مهری ... بیکرااااان مهر گفته بودم با من حرف بزن یادت هست ... اکنون شنیدمت ... گویی صدای تو بود ... گویی پیام تو بود ... که فراموشت نکردم برگرد ... که میخواهمت برگرد ... که حیف تو است برگرد صدای تو بود که مرا میخواندی ... صدای تو بود که دردم را فهماندی وهم و خیال ... دام های شیطان  این روزها با این ها عجین بودم ... راستش دیر زمانی ست  لیک ندانستم ... که کجای کارم می لنگد امروز شنیدم که گفتی توسل به امام حسین و زیارت عاشورا که می تواند چاره سازم گردد ... به روی دی تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : خدایا,شنیدمت, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 156 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 2:54

باز هم نشد که بشود ... باز هم به فراموشی سپردم پیمانم را ... نمی دانم چرا اینگونه گرم و سرد می شوم ... گاهی آنقدر مصمم در تغییر ... گاهی اینچنین بی تفاوت نسبت به همه چیز ...مرا چه شده ؟؟؟ خود را نمی فهمم ... دردم چیست نمی دانم !!! تنها این را میدانم که پریشان و حیرانم ... به دنبال خود می گردم ... پیدا نمی کنم که نمی کنم ... سال هاست که این چنین در خود گمم ... گویی اصلا نمی دانم چه می خواهم از این دنیا ؟!! حال بدی ست این سردرگمی ... سخت است این که ندانی چه چیز درست است و چه چیز غلط ... کاش خدا با من حرف می زد و برایم راه می گشود ... کاش دستم را می گرفت و راه را نشانم می داد ... گرچه او هم تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 16:33

امروز می خواهم قولی دهم به خدایم ... که دیگر ترک گویم گناهی را که سال هاست اسیرم کرده ... ندانسته و ناخواسته ... شکستم و اشک ها ریختم از درد وجدان ... آخ که چه بد است بخواهی و نتوانی انگار ... درد دارد نا امید شدن از خود ... درد دارد احساس بیچارگی کردن ... درد دارد شرمنده شدن پیش خدا ... خدایا مرا ببخش بابت این سال ها ... مرا بسیاااااار ببخش ... از امروز تا به چهل روز بی شک تمام سعی ام را خواهم کرد ... که چشم بپوشم بر هر آنچه که ممکن است باعث لغزشم گردد ... خدایا ... نگهدارم باش قرارمان : 3 آذر 95   تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : دیگر تمام شد,دیگر تمام شد گل سرخم,ديگر تمام شد,دیگر تمام شدم,دیگر تمام شده ام,دیگر تمام,شعر دیگر تمام شد,من دیگر تمام شدم,دیگر برایم تمام شدی,نام دیگر تمام سیاره ها, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 152 تاريخ : سه شنبه 27 مهر 1395 ساعت: 16:32

چه خوب است امروز ... کوهی از انرژی ام انگار ... زمین و زمان می گویند بخند ... تنها بخند ... بخند و به فراموشی بسپار دلواپسی هایت را ... دلتنگی هایت را ... امروز روز توست و مجالی برای گله نیست ... تنها بخند ... آنقدر بلند که باورت شود دیگر غمی نیست ... آری ... دیگر غمی نیست و امروز تنها خنده مهمان لبانم خواهد بود ... تنها یک چیز بگویم و تمام : کاش کنارم بودی مادرم ... امروز جایت بی نهایت کنارم خالیست ... بابت تمام مادری هایت سپاس ... دستان پر مهرت را می بوسم ... که هر چه دارم از آن هاست  تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 303 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 18:25

سلام خدای خوبی ها ... باز هم درد امانم را بریده ... و آمده ام با تو بگویم ، بلکه آرام گیرد این دل ... نمی دانم این جایی که هستم تقصیر خودم بوده و یا این تو بودی که سرنوشت را برایم اینگونه رقم زدی ... هر چه که هست اکنون اینجایم و دو راه پیش رو دارم ... هم می توانم بروم و این ویرانه را ویران تر کنم و هم می توانم بمانم و بسازم ... عقل و دل هر دو می گویند سخت است و بسیاااااااار سخت ... اما بمان ... گرچه ماندن درد دارد ... اما بمان ... و من به رسم عشق می خواهم بمانم ... می خواهم بمانم و بسازم ... عشقم را که ویران است ... نمی دانم با خود چه کرده که به این روز درآمده ... اما می دانم که پشیما تنها تو بدان مهربان خدای من ......ادامه مطلب
ما را در سایت تنها تو بدان مهربان خدای من ... دنبال می کنید

برچسب : سخت است,سخت است حرفت را نفهمند,سخت است پیمبر شده باشی,سخت است فهماندن چیزی,سخت است هنگام وداع,سخت است قلم باشی و,سخت است یکرنگ ماندن,سخت است ولی سنگ نیست,سخت است فراموش کردنت,سخت است همزیستی دائم, نویسنده : btanha-to-bedan0 بازدید : 346 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 18:24